به گزارش مشرق، در حالیکه نبردهای شدیدی اطراف شهر «حلب»، پایتخت اقتصادی سوریه واقع در شمال این کشور در جریان است، اهالی حلب با دقت و وسواس بسیار خبرهای نبردهای جاری در این شهر را دنبال میکنند. انگیزههای آنها برای این امر بسیار است، آنها در میان گلولهها و خمپارههایی که به مناطق مختلف شهرشان اصابت میکند و هر روز تعدادی از اهالی شهر را قربانی خود میکند، باز امید به زندگی همچون خون در رگهای آنها جریان دارد.
جنگ اگرچه شرایط حاکم بر شهر را تغییر داده، اما نتوانسته، اهالی آن را از پای درآورد، بلکه تنها موجب شده، ساکنان این شهر برای ادامه حیات خود راههای جدیدی را ابداع کنند.
هم اکنون شهر حلب آمیزهای از تناقضات است که تنها عامل آن «جنگ» است. اهالی شهر همچنان راهها و وسایل جدیدی را برای مقابله با این شرایط ابداع میکنند. جنگ اگرچه با قدرت بر شهر سایه افکنده، اما نتوانسته، اهالی را تحت تاثیر قرار دهد، بلکه این مردم بودهاند که آن را تحت تاثیر قرار دادهاند، گویی اهالی خود را برای جنگی ابدی در شهرشان آماده کردهاند.
روزنامه لبنانی الاخبار نیز در گزارشی در این خصوص مینویسد: این روزها برخلاف همیشه اخبار نبردها چندان توجه اهالی را جلب نمیکند و آنها هر خبری را به راحتی باور نمیکنند.
همچنین با وجود فضای جنگی حاکم بر شهر، افتتاح قهوه خانهها و رستورانها در مناطق تحت کنترل ارتش سوریه که اغلب مناطق غربی حلب را شامل میشود، امری رایج و معمول است. قهوه خانهها که یکی از مراکز تجمع مردمی در حلب شمرده میشود، از تلویزیون استفاده نمیکنند، آنها خواهان پخش ترانهها و سرودهای بومی و محلی هستند تا روحیه شاد گذشته را به آنها باز گرداند.
آنها نیازی به اخبار رسانهها ندارند، چون خود منبع خبر هستند. اصابت گلولههای خمپاره و موشکهای محلی و دست ساز هیچگاه از میزان تردد و تجمع ساکنان حلب در مناطق مختلف نکاسته است. دکانداران حلب تاکید میکنند که وقتی خریداران از زیر باران گلولهها فرار نمیکنند، چرا ما باید از این گلولهها فرار کنیم و با لهجه حلبی خود میافزایند: آنها همیشه دنبال ارزانترین هستند و این حق آنهاست.
شماری از اهالی حلب را افرادی تشکیل میدهند که پس از گذراندن مدتی در اردوگاههای پناهجویان سوری در ترکیه به خانههای خود باز گشتهاند، همگی اتفاق نظر دارند که اوضاعاشان در ترکیه بدتر از وضعیت کنونی آنها در شهر حلب با وجود جنگ جاری در آن است.
ابو حسن یکی از این افراد است که میگوید: یک کارگاه تولید پلاستیک و دو خانه خود را در بخش شرقی حلب از دست داده که هم اکنون در تصرف گروههای مسلح تروریستی است و به ترکیه پناهنده شده بود، اما پس از مدتی به حلب بازگشته است و هم اکنون در کوی «الحمدانیه» در بخش غربی حلب خانهای اجاره کرده است.
وی تاکید میکند که اهالی حلب خارج از حلب مثل ماهی بیرون از آب است.
تفاوتی بین اهالی نمیبینی
همانند ابو حسن در حلب بسیارند. پس از دو سال جنگ بسیاری از اهالی مشاغل خود را تغییر داده و مشاغل جدیدی مطابق با شرایط جنگ یافتهاند. جنگ باعث شده، تفاوت چندانی بین مردم وجود نداشته باشد و تفاوتهای طبقاتی از بین برود.
یکی از مهمترین ویژگیهای شهر هم اکنون قهوه خانههای مردمی است که همه از هر قشر و طبقهای در آن گرد هم میآیند، اما در عین حال برخی از این قهوه خانهها هم به تجمع برخی افراد معروف میشوند، مثلا یکی از اهالی شهر از رفتن به داخل فلان قهوه خانه به این جهت که محل تردد عناصر مسلح است، باز میدارد.
در این قهوه خانهها کمتر سخن از جنگ میشنوی و حاضران تلاش میکنند، فضای حاکم بر شهر را با گفتن لطیفه و مزاح کردن با یکدیگر تغییر دهند.
بهبود اوضاع خدماتی شهر
با وجود تشدید اوضاع میدانی در حلب، اما اوضاع خدماتی در شهر بویژه در حوزه بهداشت و نظافت بهبود یافته است. اغلب کویهای غربی حلب که در کنترل ارتش سوریه است، تمیز و پاکیزه جلوه میدهند و نشانی از زباله و نخاله در گوشه و کنار این بخش از شهر مشاهده نمیشود.
مسئولان شهر به حد توان و سهیمهای که برای آن در نظر گرفته شده، اقدام به توزیع گاز و سوخت میان اهالی میکنند، کسانیکه وضع بهتری دارند، علاوه بر سهیمه در نظر گرفته شده، سوخت مازاد مورد نیاز خود را از بازار آزاد با قیمتی بالاتر تهیه میکنند، اگرچه هنوز در حوزه برق رسانی شهر با مشکلاتی بزرگ مواجه است.
هرچه هست آنکه حلب با وجود جنگ همچنان نفس میکشد و رونق دارد.